همه - خبر روز
استمرار عبرت اندوزی به بینش می انجامد و خودداری (از زشتیها) را نتیجه می دهد . [امام علی علیه السلام]
امروز: سه شنبه 04 تیر 31
توصیفات کارمند موساد در صدای امریکا از ریگی چه بود؟

گروه سیاسی- پخش تصاویر جنایات ریگی و گروهک تروریستی وی علیه مردم بیگناه، سربازان مرزی و فرماندهان سپاه پاسداران در طی دو شب گذشته، اگرچه موجب ناراحتی شدید هموطنان از عمق این رفتارهای غیرانسانی شده است اما بلافاصله پس از این دستگیری، رسانه‌های بیگانه خط خبری مبنی بر ادعای همکاری سرویس‌های اطلاعاتی امریکا و برخی کشورهای منطقه در شکار ریگی را به‌صورت جدی آغاز کرده‌اند تا هم از عظمت عملیات پیچیده و دقیق سربازان گمنام امام زمان(عج) بکاهند و اشراف اطلاعاتی کم‌نظیر ایران حتی در خارج از مرزهای خود را کوچک‌نمایی کنند و هم ارتباط دائمی این تروریست با امریکا و انگلیس و پشتیبانی مالی، امنیتی آن‌ها از وی را پنهان کنند.

با این حال، مرور چند مصاحبه صدای امریکا، رسانه وابسته به کاخ سفید با این تروریست طی سال‌های اخیر به تنهایی برای اثبات این ارتباط نزدیک کافی است؛ مصاحبه‌هایی که فارغ از چگونگی برقراری ارتباط با این تروریست که مکان حضور وی کاملاً‌ مخفی بود، در فضای کاملاً‌غیرچالشی و با انگیزه توجیه و تطهیر وی انجام می‌شد.

نکته قابل توجه در این مصاحبه‌ها، فرد مصاحبه‌کننده آن، یعنی علیرضا نوری‌زاده کارمند موساد در صدای امریکا است که از عباراتی مانندصریح، بسیار صادق و منجی برای این آدمکش استفاده می‌کرد.

بخش‌های کوتاهی از این مصاحبه‌های تفصیلی که متن آن‌ها را نیز نوری‌زاده با کمال افتخار در سایت شخصی خود قرار داده، در ادامه آمده است:

تصویر متن اصلی مصاحبه از سایت نوری‌زاده

مزدوری و حماقت سازگارا و نوری زاده و حمایت مفتضحانه آنها از عبدالمالک ریگی با وجود آن همه جنایت علیه ملت ایران، به حدی است که با هیچ نوشته‌ای نمی‌شود آن را توضیح داد. مصاحبه علیرضا نوری زاده را با عبدالمالک ریگی بخوانید و ببینید که چطور سعی می‌کند، جنایات متعدد ریگی را با دروغ‌های خودش پنهان کند. بخش‌هایی از عبارات نوری زاده در خصوص شخصیت ریگی در آن مصاحبه:

نوری زاده: «ما خیلی صریح روشن خواهیم کرد که آیا آقای ریگی آنطور که نظام می‌گوید وابسته به آمریکاست و آمریکا او را حمایت می‌کند، پاکستان حمایتش می‌کند، کشورهای عربی منطقه پشتش هستند؟ اینها را آقای ریگی توضیح می‌دهد چون آدمی است بسیار صریح و بسیار صادق در حرف زدن!»

نوری زاده: «سئوال دیگری که من از شما دارم در ارتباط با تماس‌های شما با گروه‌های مخالف جمهوری اسلامی است رژیم جمهوری اسلامی همزمان با پخش فیلم‌هایی از مجاهدین خلق که با رژیم صدام حسین در تماسند یا روبوسی می‌کنند با صدام حسین یا طه‌یس‌رمضان یا دیگران یا در حال دادن اطلاعات به اینها هستند اینها را تلویزیون رژیم بعد از خبر پخش می‌کند و همزمان با این شایعاتی کردند که حتی یک‌بار خبری را از شما تلویزیون مجاهدین پخش کرده بود این‌را بهانه کردند برای اینکه شما مرتبط با این سازمان هستید و این سازمان در واقع اسلحه و مهمات برای شما می‌آورد که البته ادعای بی‌ربطی است! من می‌خواهم از زبان خود شما بشنوم که اولا شما با گروه‌های مخالف جمهوری اسلامی تماسی دارید؟ آیا با سازمان مجاهدین خلق ارتباطی به این وسعت دارید که رژیم ادعا می‌کند و پیش شرط شما برای همدلی و همبستگی با گروههای دیگر چیست؟»

عبدالمالک ریگی: اول از همه این نکته را بگویم که یک سازمان در این شرایط ناگزیر است که حداقل با اپوزیسیون در ارتباط باشد البته این هم مهم است که این سازمان تعریفی را برای روابط خود مشخص کرده است در خصوص هر سازمان و جنبشی با در نظر گرفتن سابقه آن سازمان و حرکات آن که تا چه حد به نفع ملت بودند و تا چه حد به ضرر ملت. در خصوص مجاهدین خلق که شما سئوال کردید خودتان هم گفتید و بنده هم تاکید می‌کنم که روابط ما ممکن است در حد چند ایمیل باشد و بس! و این روابطی ناگزیر هستند. اگر موفقیتی برای ما آمده آنها برای ما تبریک فرستادند!

نوری‌زاده : «بسیار ممنون. حالا من یک سئوال دیگر دارم و شاید هم اندکی سئوال مشکلی باشد فردا در نظر بگیرید 20 تا از سربازان نیروهای انتظامی یا سپاه اینها وجدان‌شان بیدار می‌شود اینها دلشان نمی‌خواهد به روی مردم آتش بگشایند اینها از جنبش شما متاثر می‌شوند و می‌خواهند به جنبش شما بپیوندند و می‌خواهند شما نجات‌شان دهید تا چه حد شما امکانات دارید برای کمک به این افراد در نیروهای مسلح؟!»

نوری‌زاده: «آقای ریگی من دلم می‌خواهد امشب یک عهدی با هم ببندیم و در واقع یک پیامی را به مردم ایران بدهیم رژیم موفق شد شما را تخریب کند! به‌قول شما بعضی از اشتباهات(!) را چنان مبالغه‌آمیز جلوه‌گر کرد که شما در نگاه بعضی تبدیل شدید به راهزنی که می‌آید و می‌کشد و رحم به کودک و بزرگ و جوان نمی‌کند!… من می‌خواهم آقای ریگی شما به مردم ما بگویید که شما به هیچ‌وجه قصد آدمکشی ندارید! شما قصد کشتن مامور را ندارید و واقعا ماموران را هم هموطنان خود می‌دانید و فقط تقاضا و آرزوی شما این است که اینها آزار به مردم نرسانند مردم را نکشند، جوانان مردم را اعدام نکنند و در صف دشمنان ملت ایران جا نگیرند…

منبع ما : http://rajanews.com/detail.asp?id=45338


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در جمعه 88/12/7 و ساعت 12:48 عصر | نظرات دیگران()
تلویزیون فرانسه آمریکا را تحقیر کرد
شبکه خبری فرانس 24 در گزارشی مفصل به موضوع دستگیری عبد المالک ریگی پرداخت.
به گزارش جهان در ابتدای این گزارش با شرح شخصیت این تروریست و گروهک "جندالشیطان" به ماهیت این فرد و گروه پرداخته شد.

پس از آن، گزارشگر این شبکه در تحلیلی جالب ریگی را بن لادن ثانی در جهان معرفی کرد که در منطقه خاورمیانه مخصوصا در جمهوری اسلامی ایران اقدامات تروریستی فراوانی انجام داده است.

وی در ادامه با انتقاد از ایالات متحده و شکست این کشور در دستگیری اسامه بن لادن، ایران را پیروز جنگ مقابل تروریسم دانست و گفت :"ایران در نبردی اطلاعاتی توانست بن لادن ثانی را دستگیر کند در حالی که پس از سال ها ایالات متحده در این زمینه موفقیتی کسب نکرده است."

 نوشته شده توسط گروه خبری روز در جمعه 88/12/7 و ساعت 12:42 عصر | نظرات دیگران()
 اصلاح طلبان به ریختن خون بسیجی ها افتخار کنند!  

تجلیل تروریستهای کومله از موسوی




سرکرده گروهک کومله که بمناسبت سالگرد تاسیس جمهوری (تاسیس نشده!) کردستان در شبکه ماهواره ای " روژهه لات " وابسته به این گروهک سخن می گفت،اغتشاشات پس از انتخابات دهم را بی نظیرخواند و به خاطر رشادتهای (!) سبزها از آنها تجلیل کرد. 

عبدالله معتدی  با بیان این مطلب که نفوذ ضدانقلاب به درون مرزهای سیاسی-حکومتی رژیم (نظام اسلامی) طی دو دهه و به آرامی انجام گرفته افزود: جمهوری اسلامی درعمر30 ساله خود با این نوع مبارزه روبری نشده بود.

این تروریست سابقه دار که تاکنون در چندین عملیات جنایت بار علیه ملت ایران اقدام کرده همگام با کاخ سفید و عوامل داخلی آن ادعا کرد: مبارزات فرزندان سبز موسوی درچند ماه گذشته برای سازمانهای حقوق بشر و کشورهای دموکراتیک و حتی خود امریکا تاثیربسزایی داشته است.

وی در ادامه با تجلیل از اقدام کسانی که دروغ بزرگ تقلب را مطرح کردند گفت:
این مبارزات از رای من کجا است ، شروع شد. مهم نبود که رژیم تقلب کرده است یا نه. مهم این بود که دوستان اصلاح طلب ما همان کاری را کردند که باید می کردند؛ مبارزه مدنی و خروج از دایره نظام
این سرکرده گروهک کومله مدعی شد: آغازاین مبارزات ربطی به موسوی و خاتمی نداشته بلکه موسوی، کروبی و خاتمی بهانه ای برای موج اعتراضات هواداران لیبرالیسم در ایران بود.

وی ایجاد ناامنی و اغتشاشات قبل و پس ازانتخابات دهم را نشانه دموکراسی درایران اعلام کرد و اظهار داشت: کشتن بسیجی ها افتخاری است که اگر هدایت هوشمندانه اصلاح طلبان در این ماجرا نبود هرگز در تاریخ پرافتخار مبارزه علیه استبداد(!) ثبت نمی شد!
رهبرحزب کومله حمایت همه جانبه از تروریستهای سبز را یکی از برنامه های این حزب اعلام کرد و گفت:‌ باید دراین مبارزات شرکت گسترده ای داشته و در سراسرایران با ایجاد وبلاگ و اینترنت جوانان را به مبارزه علیه حکومت اسلامی تشویق کنیم.



منبع | نویسنده : بانگداد به نقل از صراط   -  www.bangdad.com
منبع ما :
http://bangdad.com/bangdad/pages/details.asp?id=366
 نوشته شده توسط گروه خبری روز در جمعه 88/12/7 و ساعت 12:42 عصر | نظرات دیگران()
پروژه دشمنی با وحدت
آخرین تهدیدات گروهک ریگی قبل از بازداشت عبدالمالک
گروهک تروریستی ریگی که خود را جنبش مقاومت مردمی جندالله می نامد علاوه بر انجام عملیاتهای تروریستی در سیستان و بلوچستان وشهادت تعداد بیشماری از هموطنان بیگناه شیعه و سنی...
صراط - پس از برگزاری بیست و یکمین همایش علمی-تحقیقی مذاهب اسلامی که از سوی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در امور اهل سنت سیستان و بلوچستان ،در چابهار برگزار شد ،گروهک تروریستی ریگی با عصبانیت از برگزاری این همایش با صدور اطلاعیه ای برگزاری اینگونه همایشهای را به شدت محکوم کرد که این نشان از تاثیرگذاری نشستهای علمای مذهب اسلامی در راستای تقریب و وحدت هرچه بیشتر آنها دارد.
به گزارش صراط گروهک تروریستی ریگی که خود را جنبش مقاومت مردمی جندالله می نامد با انجام عملیاتهای تروریستی در سیستان و بلوچستان تعداد بیشماری از هموطنان بیگناه شیعه و سنی و سرداران سپاه را به شهادت رساند.
در وقایع پس از انتخابات نیر سایتها و وبلاگ های وابسته به این گروهک تروریستی از میرحسین موسوی و مهدی کروبی حمایت کرده و اخبار آنها پوشش دادند.
 گفتنی است گروهک مذکور ارتباطاتی را نیز با سازمان منافقین در پاکستان برقرار کرده و با همکاری منافقین به دنبال تشکیل سازمانی برای انجام عملیات تروریستی در کشور می باشد.
لازم به ذکر است با تلاش سربازان گمنام امام زمان (عج) دیروز عبدالمالک ریگی سرکرده این  گروهک تروریستی در آسمان کشورمان به دام افتاد . 
منبع ما :http://seratnews.ir/fa/pages/?cid=2137

 نوشته شده توسط گروه خبری روز در جمعه 88/12/7 و ساعت 12:40 عصر | نظرات دیگران()
گزارش ویژه صراط از حاشیه و متن ترور فضلی نژاد
از نگرانی حزب اللهی ها تا خوشحالی فتنه گران
در طول دو سال گذشته و پس از انتشار کتاب شوالیه‌های ناتوی فرهنگی، بیش از 150 تهدید اینترنتی، تماس تلفنی مشکوک و ده ها نوشته مکتوب تهدید به ترور متوجه این پژوهشگر موسسه کیهان بوده است
"صراط" پیام فضلی نژاد، پزوهشگر موسسه کیهان و نویسنده پرفروش‌ترین کتاب سیاسی سال، شب یکشنبه 2 اسفند 1388 در خیابان فلسطین تهران ترور شد. این ترور در حالی به وقوع پیوست که فضلی نژاد از یک ماه پیش با نگارش مقالاتی در روزنامه کیهان تحت عنوان «چگونه پروزه مبارزه مدنی به ترورهای سیاه تبدیل شد؟» پیرامون تبدیل اصلاح‌طلبان سکولار به تروریست‌های خشونتگرا هشدار داده بود.
پژوهشگر کیهان که از ناحیه سر و کتف هدف ضربات چاقوی 4 تروریست و 3 تیم موتورسوار قرار گرفت، در ساعت 9 شامگاه به بیمارستان فیروزگر اعزام و سریعا به بخش جراحی منتقل شد. در این حمله تروریستی، حدود یک لیتر خون از بدن فضلی نژاد رفت و در حالی که ابتدا سمت چپ بدنش از کار افتاده بود و فشار خونش به زیر 6 رسید، پزشکان موفق شدند تا پس از یک ساعت خونریزی وسیع در ناحیه سر وی را مهار کنند.

گزارش مشروح روزنامه کیهان از حمله تروریست‌ها به فضلی نژاد

ابراز خوشحالی مشترک صهیونیست‌ها و اصلاح‌طلبان از ترور فضلی نژاد

سپس فضلی نژاد در ساعت 3 نیمه شب سوم اسفند به بیمارستان بقیه الله منتقل گشت تا ادامه عملیات تخصصی پزشکی بر روی وی صورت گیرد. با تلاش پزشکان این دو بیمارستان، خطر مغزی از وی دور شد و پس از 3 روز اکنون حال وی رضایت بخش است. همچنین به گفته پزشک معالج فضلی نژاد، سمت چپ بدن وی نیز از ناحیه کتف و نزدیک نخاع، هدف ضربات چاقو قرار گرفت و اعصاب سمت چپ بدن وی که از کار افتاده بود، به شکل معجزه آسایی بازگشت و خطر بزرگی از سیستم عصبی این نویسنده رفع شد. در این حمله تروریستی، چاقو تا استخوان جمجمه فضلی نژاد فرور رفت و بیش از 20 بخیه درون و بیرون سر وی خورد. با این حال، تلاشهای گسترده تیم پزشکی مانع وارد شدن آسیب مغزی جدی‌ای به او شد.

نخستین عکس از فضلی نژاد پس از ترور در اتاق عمل
 

گزارش تصویری عیادت معاون خبرگزاری جمهوری اسلامی از پیام فضلی نژاد

در طول دو سال گذشته و پس از انتشار کتاب شوالیه‌های ناتوی فرهنگی، بیش از 150 تهدید اینترنتی، تماس تلفنی مشکوک و ده ها نوشته مکتوب تهدید به ترور از سوی رسانه‌های اپوزیسیون و چهره هایی مانند علیرضا نوری زاده، داریوش همایون، مدعیان اصلاح‌طلبی، صهیونیستها و... متوجه این پژوهشگر موسسه کیهان بوده است که اسناد آن به ارجاع به مراجع امنیتی در دست بررسی های دقیق است.
در ساعات نخست وقوع حادثه، تعدادی از شخصیت های سیاسی و فرهنگی ضمن محکومیت ترور فضلی نژاد به عیادت وی رفتند. حسین شریعتمداری، نماینده رهبر معظم انقلاب در روزنامه کیهان به همراه نویسندگان این روزنامه، با حضور در بیمارستان در جریان نحوه مداوای فضلی نژاد و اقدامات پزشکی قرار گرفت.
دکتر محمد علی رامین، معاون مطبوعاتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، دکتر باروتی، معاون سابق وزیر بهداشت، دکتر زهره الهیان، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس، دکتر حمیدرضا مقدم فر، مدیر عامل خبرگزاری فارس، دکتر عبدالرضا داوری،معاون خبرگزاری جمهوری اسلامی، بهرامی راد، مدیرکل اخبار داخلی ایرنا، دکتر وحید یامین پور، استاد دانشگاه، سردار حسن حمیدزاده، معاون ستاد کل نیروهای مسلح، سعید مستغاثی، رییس انجمن نویسندگان و منتقدان سینمایی ایران، جمعی از ویلاگ نویسان و مدیران سایت های اینترنتی اصولگرا، خبرنگاران شبکه های تلویزیونی و... از جمله شخصیت هایی بودند که در بیمارستان بقیه الله از نویسنده روزنامه کیهان عیادت کردند.
ستار هدایت خواه، سخنگوی کمیسیون فرهنگی مجلس در جلسه علنی روز گذشته مجلس ترور پیام فضلی نژاد را محکوم کرد و از دستگاههای امنیتی شناسایی فوری عاملان این جنایت را خواستار شد. این نماینده اصولگرا همچنین به ابراز خرسندی رسانه های اصلاح طلب مانند پارلمان نیوز از ترور پژوهشگر کیهان شدیدا اعتراض کرد. همچنین دکتر حمیدرضا مقدم فر، با تجلیل از روشنگری های فضلی نژاد در دوران اخیر، وی را جانباز عرصه جنگ نرم خواند و دکتر محمد علی رامین نیز گفت که از این پس قدر و قیمت قلم این نویسنده بیشتر شناخته می شود.

درگیری در جلسه علنی مجلس شورای اسلامی به سبب حمایت اصلاح‌طلبان از ترور فضلی نژاد

در همین حال، وزارت خارجه رژیم صهیونیستی از ترور پیام فضلی نژاد ابراز خرسندی کرد و سایت های اصلاح طلب مانند پارلمان نیوز، آفتاب نیوز، بالاترین و... نتوانستند خرسندی خود از این جنایت ضدانسانی را پنهان کنند. خباز، نماینده مدعی اصلاح‌طلبی در مجلس، در جلسه علنی روز گذشته مجلس شورای اسلامی به جای محکومیت ترور فضلی نژاد تلویحا دفاع رسانه های اصلاح طلب از این جنایت را ستود!
واکنش‌های همسوی اصلاح‌طلبان با وزارت خارجه اسرائیل، این احتمال را به شدت قوت بخشیده است که عملیات تروریستی علیه پژوهشگر موسسه کیهان و نویسنده پرفروش ترین کتاب سیاسی سال، از سوی محافل مشترک آنان طراحی شده باشد. اکنون که این احتمال قویا مطرح است، رسانه‌هایی که از ترور فضلی‌نژاد ابراز خشنودی کردند، سعی می کنند شایعات دروغی را پیرامون این حمله وحشیانه دامن بزنند.

 نوشته شده توسط گروه خبری روز در جمعه 88/12/7 و ساعت 12:39 عصر | نظرات دیگران()
سندی دیگر از همدستی کودتاگران و جنایت کاران
گاف سایت حامی موسوی در راستای سینه چاکی برای ریگی + عکس
سایت جرس ادعا می کند یکی از سازمان های اطلاعاتی خارجی ریگی را به ایران تحویل داده است و دلیل ادعای خود را این می داند که تا کنون ...
"صراط" سایت جرس که متعلق به مهاجرانی عضو اتاق فکر میرحسین موسوی بوده و سابقه طولانی در گاف دادن دارد ادعا می کند یکی از سازمان های اطلاعاتی خارجی ریگی را به ایران تحویل داده است و دلیل ادعای خود را این می داند که تا کنون هیچ شرکت هوایی خارجی از وادار شدن هواپیمای خود به فرود اجباری در ایران گزارشی مخابره نکرده است ؛

به گزارش صراط یکی از خبرگزاری های قرقیزستان به نقل از منابعی در شرکت هواپیمایی "قرقیزستان" اطلاع داد، دو جنگنده نیروی هوایی ایران روز سه شنبه به محض اینکه هواپیمای قرقیزستان که در آن عبدالمالک ریگی حضور داشت از مرز هوایی ایران گذر کرد، هواپیما را وادار به فرود در جنوب کشور ساختند.
این خبرگزاری افزود "روز 23 فوریه، هواپیما بهنگام پرواز دوبی به بیشکک در یکی از شهرهای ایران فرود آمد. نیروهای امنیتی ایران دو مسافر را پیاده کردند که تبعه قرقیزستان نبودند"(تصویر روبرو)
هنوز مشخص نیست حامیان خارج نشین موسوی چه منفعتی از تخطئه نظام و واروونه جلوه دادن این فتح بزرگ سربازان گمنام امام زمان (عج) می برند .
گفتنی است سایتهای وابسته به گروه تروریستی جندالله به سرکردگی ریگی در ایام انتخابات بیانیه های بسیاری را در حمایت از میرحسین موسوی و مهدی کروبی منتشر کرده بودند .



مطلب سایت ca-news.org در رابطه با فرود هواپیمایی قرقیزستان در ایران

 نوشته شده توسط گروه خبری روز در جمعه 88/12/7 و ساعت 12:38 عصر | نظرات دیگران()


سرگیجه های بی‌بی‌سی

چند ساعت از دستگیری عبدالمالک ریگی گذشته بود که بی بی سی فارسی اقدام به پخش فیلمی‌مشکوک از وقایع اخیر کرد.

سینا تکاور- در حالی که اکثر رسانه‌های خارجی سرخط مهم‌ترین خبرهای خود را به دستگیری عبدالمالک ریگی شرور سابقه‌دار مرزهای شرقی ایران اختصاص داده‌اند، برخی از رسانه‌های معاند نظام از جمله بی بی سی فارسی با پخش چند فیلم سعی در به حاشیه راندن این دستاورد بزرگ اطلاعاتی دارند. 
به گزارش جوان، تنها چند ساعت از دستگیری عبدالمالک ریگی گذشته بود که شبکه خبری بی بی سی فارسی اقدام به پخش فیلمی‌مشکوک از وقایع اخیر کرد که بازتاب زیادی در میان اعضای فرقه سبز داشت. در این فیلم‌ها که گفته می‌شود به وقایع کوی دانشگاه در خردادماه سال جاری اختصاص دارد و وضوح چندانی در آن دیده نمی‌شود، صداهای مختلفی از حمله و شکستن شیشه‌ها در آن به گوش می‌رسد اما این تنها برگ رسانه‌های بیگانه برای کمرنگ کردن دستاورد بزرگ دستگیری عبدالمالک ریگی نبود، چراکه روز پس از پخش این فیلم از سوی شبکه بی بی سی،  دیگر رسانه‌های فرقه سبز فیلمی‌ از فائزه هاشمی‌ منتشر کردند که در آن برخی افراد به ظاهر حزب اللهی در حال حمله به وی هستند. تصاویری که با رنگ و لعاب‌های خاص رسانه‌ای و توضیحات مبسوط در این خصوص در معرض دید کاربران و بینندگان قرار گرفت.  این واقعه در حالی از جانب رسانه‌های معاند جمهوری اسلامی صورت می‌گیرد که هیچ رسانه مستقل و غیرمستقلی در جهان وجود نداشت که خبر دستگیری این تروریست را در عناوین مهم خبرهای خود بازتاب ندهد. بازتاب‌هایی که اگرچه با شیطنت‌های فراوان در خصوص انعکاس این خبر و دروغ پردازی در قبال شخصیت عبدالمالک همراه بود اما هیچ کدام از این سلیقه‌ها مانعی برای کم شدن از اهمیت پوشش خبری این دستاورد بزرگ جمهوری اسلامی ایران نبود.  نگاهی به لاپوشانی خبر دستگیری عبدالمالک توسط رسانه‌های معاند جمهوری اسلامی ایران بیانگر این حقیقت است که آنها نه تنها به دنبال انحراف اذهان عمومی از این خبر بودند بلکه با پخش برخی تصاویر که در صحت و سقم آن بحث‌های زیادی وجود دارد، تلاش مجددی را برای تحریک حامیان فرقه سبز در ایجاد بلوا و آشوب آغاز کردند.
 هدایت فرقه سبز به مسیر ریگی
اما آنچه که از رفتار متناقض این رسانه‌ها مشهود است می‌توان این نکته را به خوبی دریافت که گردانندگان این رسانه‌ها و عوامل پشت پرده آنها پس از دستگیری عبدالمالک ریگی و قطعی شدن فروپاشی این گروهک تروریستی با پخش این دو فیلم تلاش‌های خود برای هدایت فرقه سبز به کج راهه جندالله را آغاز کرده‌اند و در حقیقت می‌توان گفت که در حال جایگزینی این فرقه با گروهک در حال انحلال هستند. از سوی دیگر عوامل بیگانه که شکست بزرگ و سنگینی را در راهپیمایی پرشکوه 22 بهمن تجربه کرده‌اند و صدای شکستن استخوان‌های نفاق را در زیر پای ملت به خوبی شنیدند، تلاش کردند که با پخش این دو فیلم مشکوک به اصطلاح خود «انرژی تازه‌ای را در رگ‌های جنبش تزریق کنند» و از این طریق از مرگ سیاسی این جریان جلوگیری کنند و حداقل تا یافتن راهی جدید این مرگ را به تعویق بیندازند.
 فیلم‌هایی مانند اسناد دروغین کروبی
با تماشای این فیلم‌ها سؤال بزرگی که ذهن هر بیننده منصفی را به خود مشغول می‌کند این است: «چرا این تصاویر تاکنون منتشر و پخش نشده است؟» این سؤال در حالی مطرح می‌شود که پیش از این رهبران فرقه سبز به هر نخ و تار مویی چنگ می‌زدند تا شاید بتوانند کمی ادعاهای خویش را به اثبات برسانند. ادعاهایی که کروبی با ارائه اسناد دروغین خود در خصوص تجاوز جنسی بنیانگذار آن بود. بدون شک اگر چنین فیلمی از وقایع کوی دانشگاه وجود داشت حتی برای ثانیه‌ای در انتشار از سوی رسانه‌های معاند تعلل نمی‌شد. رسانه‌هایی که در طول این 8ماه تمامی تلاش‌های خود را برای به آشوب کشیدن و شعله ورتر کردن آتش این آشوب‌ها به کار بستند و اندکی از آن فروگذار نکردند. از سوی دیگر با توجه به موضوعاتی که در خصوص خانم فائزه هاشمی و تلاش وی برای ادامه تحرکات اغتشاشگرانه مطرح است، وی می‌توانست در طول این 8 ماه از این فیلم به عنوان سندی برای کاستن از حجم موضوعات مطروحه در خصوص خود استفاده کند. اما هیچ کدام از اینها روی نداد تا همگان بازهم خاطره اسناد دروغین کروبی در خصوص تجاوز جنسی را در ذهن خود زنده کنند. بنابراین می‌توان انتشار این قبیل فیلم‌ها از طریق رسانه‌های خارج نشین را اینگونه تفسیر کرد که آنها هیچ گاه دست از دشمنی خود علیه ملت ایران برنخواهند داشت و با پیروزی ملت در جبهه‌های مختلف جبهه‌های جدیدی را برای پیشبرد اهداف خود علیه مردم خواهند گشود. روزنامه جوان با پیگیری و بررسی دقیق این موضوع در آینده اسناد بیشتری در خصوص ساختگی بودن این فیلم‌ها و ادعاهای دروغین رسانه‌های خارجی منتشر خواهد کرد.

منبع ما : http://www.javanonline.ir/Nsite/FullStory/?Id=112815


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در جمعه 88/12/7 و ساعت 11:9 صبح | نظرات دیگران()
یامین‌پور:تسلیم فشار جریان‏های سیاسی نمی‌شوم

وحید یامین‌پور چهره شناخته‌شده‌ای است که دیگر نیاز به معرفی آنچنانی ندارد. کافی است یک بار به پنجره جادویی منزلتان رجوع کنید تا چهره خندان وی را ببینید. هر چند عده‌ای به علت ظاهر و عقیده‌اش صلاح می‌دانند دکتر خطابش نکنند اما بی‌شک همگی بر اجرای قوی وی در برنامه «ایران 88»، «روبه فردا» و «دیروز امروز فردا» مهر تأیید می‌زنند.

در ابتدای کار، نام برنامه وی را عده‌ای 90 سیاسی گذاشتند اما هم اکنون با توجه به استقبال مخاطبان می‌توان این انتظار را داشت که به برنامه‌ 90، روبه فردای فوتبالی بگویند. یامین‌پور پای افراد و مباحثی را به صدا و سیما باز کرد که برای مردم تازگی داشت. البته مجری‌گری و حمایت اصولی وی از آرمان‌های انقلاب در پربیننده‌ترین برنامه سیما، مخالفت‌هایی را نیز ایجاد کرد اما او همچنان مصمم و استوار ایستاده است.

--------------------------------------------------------------------------------
بعضی از نشریات و رسانه‌ها اعلام کرده‌اند که حضور شما در صدا و سیما با یک فشار سیاسی شروع شده و علت این انتخاب هم تخریب اصلاح طلبان به واسطه جنابعالی بوده است، برای تنویر افکار عمومی بفرمایید که شما از چه زمانی فعالیت خود با صدا و سیما آغاز کردید و اصولا سلسله برنامه‌های شما چگونه شروع شد؟
ورود من به صدا و سیما به سال 81 بر می‌گردد و جالب‌تر آنکه من از سال 83 اجرای برنامه را آن هم با محور سیاسی شروع کردم نه سال 88؛ در طول این مدت با برنامه‌های امین ملت وخانه ملت روی آنتن رفتم، بعد از آن هم به کار اصلی خود یعنی رادیو بازگشتم.

در رادیو نیز برنامه‌هایم به شدت سیاسی بود پس قبل از اینکه احمدی‌نژاد و دولت مطرح باشند من در صدا و سیما کار سیاسی می‌‌کردم؛ لذا حضور من در صدا و سیما ربطی به فشار سیاسی ندارد.

پس حساسیت‌‌ها از چه زمانی شروع شد؟

دقیقاً از آن هنگام که من ایران 88 را بعد از دو سال دوری از تلویزیون شروع کردم.

چرا از تلویزیون دو سال دور بودید، چه شد که به سیما بازگشتید؟

فشار درس‌های دانشگاه خصوصاً در دوره دکتری فرصت اجرای یک برنامه تمام عیار تلویزیونی را در کنار دیگر مشغله‌هایم به من نمی‌داد اما همزمان با سبک شدن دروسم مسؤولان صدا و سیما با توجه به نیاز خود به فردی که خود نسبت به جریان‌های سیاسی شناخت داشته باشد و ارتباط خوبی هم با سیاسیون داشته باشد از من دعوت به همکاری کردند. من نیز با توجه به شرایط ویژه کشور، فضا را مهیا و برخود واجب دیدم که این مسؤولیت را به عهده گیرم.

اما فشارها دقیقاً از همین جا به واسطه شناختی که خصوصاً خبرنگاران با من داشتند، شروع شد.

یعنی ماجرا انتقام گیری شخصی بوده؟

قسمتی از آن به همین نحوه بود، یعنی این برخورد بیشتر برگرفته از یک سابقه سیاسی ناشی از حضور من در دانشکده خبر بود، بسیاری از مسؤولان سایت‌هایی همچون، جمهوریت، قلم نیوز، سلام نیوز و کلمه، دانشجویان دانشکده خبر بودند که مرا به خوبی می‌شناختند.

در واقع من را بهانه‌ای برای تخریب صدا و سیما قرار دادند و چنان حرف‌های درشتی در رابطه با من می‌زدند که تعجب آنان را که مرا می‌شناختند برمی‌انگیخت.

عده‌ای موضع گیری‌های صریح جنابعالی و قلم زدن در بعضی از سایت‌های حامی دولت را موجب عدم حضور سیاسیون اصلاح طلب در برنامه شما می‌دانند به راستی تا چه میزان حضور کمرنگ اصلاح‌طلبان در برنامه روبه‌فردا به این موضوع بر می‌گردد؟

تنها یک نفر از اسامی که در حضور مردم اعلام شد، شخص من را بهانه عدم حضور خود قرار داد ولی اکثریت از اینکه مجری برنامه با ادبیات سیاسی و رسانه‌ آشناست حتی استقبال هم می‌کردند. کسانی که به مناظرات دعوت شدند و حضور نیافتند تنها منحصر به جبهه اصلاح‌طلب نبودند یعنی ملاحظات سیاسی برخی چهره‌های اصولگرا هم مانع از حضور آنها شد.

اصولگرایان دیگر چرا؟

برنامه تلویزیونی دارای مخاطب ده‌ها میلیونی است ضمن اینکه این برنامه و مدل مناظره‌ای آن ملاحظات بسیاری را برای نخبگان به وجود می‌آورد.

بسیاری از آقایان هراس آن را دارند که طی یک برنامه چالشی زنده جمله‌ای را بگویند که تبعات ناخواسته سیاسی را برای آنها به وجود آورد، لذا صلاح دیدند شانس خود را امتحان نکنند چرا که ممکن بود به بدشانسی تبدیل شود.

البته این رد دعوت به صورت گسترده در جبهه اصلاحات وجود داشت.

جدا از اسامی که اعلام کردید فرد دیگری هم بود که دعوت شما را رد کند؟

من لیستی را تهیه کرده بودم که در آن افراد منطقی و در چارچوب نظام در آن جای می‌گرفتند بنابر این مثلاً اپوزیسیون خارج از نظام در آن جایی نداشتند اما من در یکی از روزنامه‌ها دیدم اسامی پیشنهاد شده به خاطر ضعف مواضع سیاسی شاید در ردیف چهارم و پنجم ما قرار می‌گرفتند و حتی بعضی از آنها در ذهن ما هم نبود.

هنگامی که فردی به تلویزیون دعوت می‌شود باید برای مردم به عنوان عضوی شناخته شده از آن جریان جایگاهی داشته باشد و به یک معنا فرد دعوت شده باید چهره باشد تا مخاطب بداند شخصیت میهمان به کدام طیف سیاسی متعلق است.

من یقین دارم که اگر ما از ابتدا سراغ این چهره‌ها می‌رفتیم به ما خرده می‌گرفتند که چرا به دنبال افراد شاخص‌تر نیامدید.

اعلام شد بعضی از افرادی که به برنامه دعوت می‌شدند شرط و شروط غیر قابل اجرایی را مطرح می کردند، این شرط‌ها چه بود؟

اکثریت آنها که از ابتدا دعوت را رد می‌کردند و دسته دیگر هم برای نفر مقابل شروع به ملاحظه کاری می‌کردند که از این طیف و آن طیف نباشد، برخی‌ها اسم هم می‌آوردند.

ما در روند مناظرات به دنبال چند گزینه خوب بودیم که صراحتاً آقایان از مناظره با این افراد گریزان بودند.

مثل آقای شریعتمداری و مقدم فر؟

[خنده] نمی‌خواهم وارد مصداق‌ها و اسامی شوم یا مثلاً رسماً می‌گفتند ما با طرفداران احمدی نژاد مناظره نمی‌کنیم حتی نفر مقابل را نیز برای خود معین می‌کردند و به دنبال طراحی زین بازی خودشان بودند نه یک زین بی‌طرف و می‌خواستند بازی را با او شروع کنند.

به دنبال آقای موسوی و کروبی هم برای حضور در مناظرات بودید؟

به آنها فکر نکردیم چرا که باید اینها قبل از ورود به گفتمان سیاسی به سؤالات جدی‌ دیگری پاسخ می‌دادند.

‌ تا به چه میزان در مصاحبه‌های خود بی‌طرف بودید؟ آیا اصولاً در ادبیات دینی ما بی‌طرفی جایگاهی دارد یا اینکه بی‌طرفی نیز یک نوع تفسیر سکولاریسمی است؟

دو نکته در رابطه با بی‌طرفی پیش فرض است؛ نخست آنکه آیا مجری در فراهم‌کردن موضوع و بحث و دادن فرصت عدالت را رعایت می‌کند یا نه؟ این تفسیر با طرح عنوان عدالت، بحثی حرفه‌ای و صحیح است. من به ضرورت رعایت این قواعد اذعان می‌کنم.

اما اشکالاتی که در رابطه با بی‌طرفی من وارد می‌شود به نوع ادبیاتم بازمی‌گردد. من صراحتاً اعلام می‌‌کنم که طرفدار نظام هستم و از سخنان حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری به کرات استفاده می‌کنم و خواهم کرد.

من حرف‌های مردم را در برنامه خود یادآور می‌شوم و نسبت به قانون اساسی کشور احساس وفاداری می‌کنم.

اما وقتی عده‌ای با این نوع ادبیات مواجه می‌شوند به مذاقشان این حمایت‌ها خوش نمی‌آید چرا که آنان اساساً ادبیات وفادار به نظام را طرفداری از یک جناح سیاسی می‌دانند!

من ادعای رعایت کامل عدالت را نمی‌کنم لیکن اکثر انتقادها در باب بی‌طرفی به تفسیر دوم باز می‌گردد.

البته در یک برنامه زنده نمی‌توان توقع همه را برآورده ساخت و قطعاً ضعف‌هایی وجود داشته اما من بهترین داور را مردم می‌دانم که بنا به نظرسنجی‌های صورت گرفته رضایت خود را اعلام کردند.

‌ به نظرسنجی‌ها اشاره داشتید؛ با توجه به ارزیابی‌های صورت گرفته اقبال مردم به برنامه شما تا به چه میزان بوده و این اقبال چه افت و خیزهایی داشته است؟ به نظر می‌رسد بعد از آنکه روند مناظرات یک سویه‌تر شد افت قابل توجهی از این نظر داشته‌اید.

نظرسنجی‌های ما مطالب شما را تایید می‌‌کند، چراکه برنامه روبه‌فردا پر بیننده‌ترین برنامه‌های سیما قرار گرفت.

تعداد مخاطبین این برنامه به شدت از فرم معمول برنامه‌های گفت‌وگو محور سیما فاصله گرفت و یک رکورد را ثبت کرد.

به تعداد مخاطب برنامه‌های ورزشی همچون 90 رسیدید؟

آن را پشت سر گذاشتیم.

اما افت و خیزها؟

هنگامی که برنامه در نیمه آخر دی‌ماه وارد یک فضای جدی شد دائماً از مسؤولان ارشد سازمان فرصت می‌خواستم تا یک بازنگری جدی در روند برنامه خود با یک تیم قوی اتاق فکر داشته باشیم. بنا به درخواست ما اجرای برنامه به صورت هفتگی بود.

پس هفتگی شدن برنامه جزو درخواست‌های خودتان بود؟

بله اما مقتضیات 9 دی ایجاب می‌کرد که برنامه 3 تا 4 بار در هفته پخش شود. بعد از مناظره داغ آقای کواکبیان- شریعتمداری و زاکانی- اطاعت قرارمان دعوت از آقایان ولایتی و محسن رضایی بود که متأسفانه این برنامه پا نگرفت.

به علت عدم حضور آقای ولایتی و نبود شخصیت هم‌تراز به ادعای آقای رضایی؟

دقیقاً.

آقای ولایتی چرا نیامد؟

اعلام نکردند.

و رو به فردا تعطیل شد؟

برای دهه فجر از ما اجرای برنامه مستقل و روتین را خواستند و طبیعی بود که ما توان اجرای دو برنامه همزمان را نداریم، بنابراین من درخواست تعطیلی 3 هفته‌ای برنامه را کردم.

اسم برنامه دهه فجر خود را نیز «دیروز امروز فردا» گذاشتیم تا در ذهن مخاطب مشابهتی ایجاد شود.

آیا تعطیلی و برگزاری یک نوع دیگر برنامه موجب فاصله گرفتن مخاطب با شما نمی‌شود؟

مخاطب می‌فهمد که جنس کار دهه فجر متفاوت است.

کس دیگری نمی‌توانست این مسؤولیت را قبول کند و شما همان برنامه را ادامه می‌دادید؟

شرایط سازمان به این سمت رفت و به نحوی من در عمل انجام شده قرار گرفتم؛ البته فکر می‌کنم برنامه دهه فجر هم خوب از آب درآمد. البته قضاوت اصلی با مخاطبان است.

اما هرگز برد برنامه روبه فردا را به دست نیاورد.

طبیعی است؛ مناظره در آن فضا تبدیل به یک بمب رسانه‌ای شده بود.

‌ احساس می‌شد دکور برنامه روبه فردا شایسته پربیننده‌ترین برنامه سیاسی کشور نباشد. آیا شروع این برنامه خلق الساعه نبود؟

این برنامه و دکور آن جدید نبود بلکه ماه‌ها با همین نام به صورت هفتگی پخش می‌شد اما بعد از 9 دی تنها ما یک روز فرصت داشتیم لذا با همان تیم تهیه و دکور سری جدید را شروع کردیم.

پس در سری جدید باید خیلی چیزها تغییر کرده باشد.

در مراحل آخر طراحی و اجرای آن همیشه قطعاً برنامه‌ای متفاوت‌تر و قوی‌تر را مردم کشور شاهد خواهند بود.

آیا در دور جدید به مردم قول می‌دهید همان روند چالشی را ادامه دهید یا آنکه تسلیم فشارها می‌شوید.

ما بنا نداریم مناظره‌ها را تعطیل کنیم.

با وجود اینکه برنامه‌های گفت‌وگو محور و حتی منظره‌ای در صدا و سیما کم نیستند اما هیچ کدام نتوانستند نظیر برنامه شما با مخاطب ارتباط برقرار کنند؛ به نظرتان علت این تفاوت در چه امری بوده است؟

برنامه‌های سیاسی سازمان غالباً کلیشه‌ای است. یکبار سازمان با بخش خبری 20:30 این قالب را شکسته بود و اتفاقاً بسیار هم مورد توجه مخاطبان شد. شروع نوع دیگر این سنت شکنی در برنامه ما رخ داد؛ یعنی به جای طرح مسائل سیاسی در یک قالب دانشگاهی صرف، شما دغدغه‌ ذهنی را متوجه مخاطبین عام قرار می‌دهی.

مسائل سیاسی بیشتر دغدغه عامه مردم است اما تا به حال صدا و سیما کمتر به این دغدغه توجه نشان داده بود. صدا و سیما به موقع فهمید که باید مسائل را برای تمامی جامعه مطرح کرد نه فقط دانشجویان علوم سیاسی، نمایندگان مجلس یا خبرنگاران؛ مخاطبین ما مردم کوچه و بازار بودند که رأی داده و حالا در جامعه درگیر یک شبهه و ابهام نیز شده بودند. با اجرای این برنامه اثبات شد صدا و سیما هیچ منعی برای شنیدن حرف‌های مختلف ندارد.

بسیاری معتقدند اجرای این برنامه خیلی دیر بود؛ در واقع روند مناظراتی که از ابتدای انقلاب با حضور شهید بهشتی و مطهری در مقابل حتی مارکسیست‌ها و توده‌ای‌ها شروع شده بود سال‌ها تعطیل بود.

قبول ندارم؛ صدا و سیما یک رسانه بسیار فراگیر و تأثیرگذار است. کوچکترین اشتباه می‌تواند تبدیل به یک التهاب سیاسی شود. ما باید دقت کنیم که کی و کجا چه حرفی را می‌زنیم، حتی اگر همین برنامه‌های ما در تابستان یا بعد از انتخابات برگزار می‌شد می‌توانست منجر به سوء‌استفاده سیاسی و اجتماعی شود ولی در مقطعی که ما شروع کردیم هیچ اتفاق ناخوشایندی رخ نداد.

اگر این برنامه زودتر شروع می‌شد نمی‌توانست باعث روشنگری عده‌ای که در توهم بودند، بشود؟

در آن فضای احساسی بیشتر به التهاب کمک می‌کرد تا روشنگری و من بر این امر معتقدم اما بعد از 9 دی ظرفیت جامعه متفاوت شده بود.

تا چه حد می‌خواهید پیش بروید؟ آیا سقف و حد زمانی یا شخصیتی برای خود مد نظر قرار داده‌اید و آیا خط پایان شما مشخص شده؟

جنس برنامه به نحوی نیست که بتوان برای آن اهداف بلند مدت متصور شد. ما حتی موضوعات را نمی‌توانیم بیش از 2 هفته طراحی کنیم.

اما مقام معظم رهبری درنماز جمعه صراحتاً بر استمرار مناظره‌ها تأکید داشتند.

در حوزه جدید ما علاوه بر مناظرات سیاسی به سراغ موضوعات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی هم خواهیم رفت.

اما چرایی علت عدم طراحی بلند مدت به شرایط روز بر می‌گردد و این به روز بودن نه تنها فقط ضعف به حساب نمی‌آید بلکه برگ برنده ما نیز هست.

ما باید دغدغه روز مردم را بیان کنیم، لذا هر چقدر هم که لیست تهیه کنیم نمی‌توانیم پاسخگوی نیاز روز و ضرورت آن باشیم.

منطقه ممنوعه صدا و سیما تا به کجاست و آیا شما در روند برگزاری برنامه‌های خودتان تا به حال پا روی این خط قرمز‌ها گذاشته‌اید یا نه؟

اینکه صدا و سیما خط قرمزش تا به کجاست، من اطلاعی ندارم.

شما که مشاور رئیس شبکه هستید؟

من کارمند صدا و سیما نیستم لذا باید از مدیران ارشد آن بپرسید اما قطعاً این محدوده صلب و سخت نیست و به شرایط زمان تغییر پیدا می‌کند.

تا به حال پایتان روی خط قرمز رفته که به موجب آن اخطار بگیرید؟

هیچ وقت، حتی یک اخطار هم با این مضمون نگرفتم و حمایت مسؤولان صدا و سیما از من و برنامه‌هایم بیش از حد تصور و توقعم بوده است.

در روند نقد و بررسی گروه‌ها به طور مثال نهضت آزادی که هنوز در کشور باقی مانده و دست به اقدامات خارج از عرف آنچنانی هم نزده می‌توان از آنان برای بررسی نقششان در حوادث اخیر دعوت به عمل آورد یا اینکه این روند خارج از قاعده بازی است؟

تا به حال که موضوع نهضت آزادی را به مناظره نگذاشته‌ایم.

اما در برنامه «دیروز، امروز فردا» به طور مفصل درباره آنان سخن گفتید.

خب ساختار دهه فجر مناظره محور نبود و انجام کار چالشی یک حدی دارد. بسیاری از امور را بهتر است با توجه به ظرفیت جامعه با یک متخصص در میان بگذاریم، با این وجود اگر روزی موضوع نهضت آزادی در برنامه روبه‌فردا مطرح شد می‌توان به این فکر کرد که یک نفر از اعضای این نهضت جهت دفاع از خود حضور یابد.

صدا و سیما منعتان نمی‌کند؟

تا به حال مطرح نشده اما صدا و سیما بعید می‌دانم منعی داشته باشد.

در طی دو برنامه‌ای که با حضور آقایان شجونی و ده‌نمکی برگزار می‌کردید نویزها در صدا اخلال ایجاد کردند؛ حتی برنامه آقای ده‌نمکی که احساس می‌شد صحبت‌های تندی می‌کنند قطع شد، ماجرا چه بود؟

ما چند شب بود که حوالی ساعت 24 دچار نقص فنی بودیم و مسؤولان صدا و سیما به دنبال علت آن بودند که آیا این موضوع به ماهواره برمی‌گردد یا تجهیزات داخلی. به هر حال ما متوجه این اشکال در طی اجرای برنامه نبوده‌ایم.

برنامه آقای ده‌نمکی نیز که قطع شد سریعاً بعد از 2 دقیقه ادامه پیدا کرد.

بهترین و جذاب‌ترین برنامه‌ای که در طول این مدت اجرا کرد‌ه‌اید کدام برنامه بود؟

مناظره آقای کواکبیان و شریعتمداری.

و ضعیف‌ترین آن؟

ناراحت می‌شوند؛ البته نظر من ملاک نیست چرا که چندین بار اتفاق افتاد که من احساس می‌کردم برنامه قوی اجرا نشده و لیکن همان برنامه‌ به شهادت مردم و صاحب نظران برنامه خوبی ارزیابی می‌شد و البته عکس این ماجرا هم رخ داده است.

باید با این مقوله به طور علمی مواجه شد اما اگر سلیقه من را جویا شوید مناظره کواکبیان و شریعتمداری را مناظره‌ای کامل و با حفظ ادب دیدم و در نهایت مخاطب نکات جدیدی را آموخت و در عین حال جذابیت کار نیز حفظ شد.

بزرگترین نقص برنامه‌تان که در روند جدید باید اصلاح شود چه بود.

مناظره یک اصل رسانه‌ای و یکی از جذاب‌ترین ابزار رسانه و تلویزیون است که مردم نیز نسبت به آن اقبال خوبی را نشان دادند و حتی ظرفیت خود را به همگان اثبات کرد‌ه‌اند اما آنچه که موجب تهدید برنامه‌های مناظره‌ای است عدم رعایت قاعده اجرای یک مناظره از طرف آنانی که در برنامه‌‌‌ میهمانند به حساب می‌آید.

کسانی که در یک مناظره حاضر می‌شوند باید بپذیرند که در یک برنامه زنده در پیشاپیش چشم ده‌ها میلیون مخاطب قرار گرفته‌اند و نباید از این موقعیت سوء‌استفاده کنند.

متأسفانه در برخی از مناظرات بعضی از میهمانان از این فرصت سوءاستفاده کردند. گاهی من سوال می‌پرسیدم و علناً آنان می‌گفتند ما با سوال شما کاری نداریم و حرف خود را مطرح می‌کردند و حرفی را می‌زدند که برای دیگران حق و حقوقی را ایجاد می‌کرد و نیاز به مدرک و سند داشت و طبیعی بود که در یک برنامه زنده پیدا کردن این اسناد امری غیر ممکن است.

بنابر این مهمترین تهدید برای برنامه مناظره‌ای عدم رعایت اخلاق از سوی میهمانان است.

اما قبول دارید که مردم ما باهوش‌تر از این تعبیرها هستند؛ یعنی این قبیل اظهارات را به عنوان نکته منفی در کارنامه آن فرد ثبت می‌کنند؟

من قبول دارم اما شما نمی‌توانید ناراحتی مردم را منکر شوید. مردم ناراحت و حتی عصبی از سوء استفاده یک عده منفعت طلب می‌شوند.

اما اگر بخواهیم با این روند هم مقابله کنیم باید به نحوه‌ای برنامه خودمان را تعطیل کنیم. بنابر این در این روند بیشتر از آنکه صدا و سیما دخیل باشد میهمانان نقش اصلی را بازی می‌کنند.

تا به حال در روند برنامه‌هایتان از دعوت کردن فردی پشیمان شده‌اید.

[بعد از سکوت یک دقیقه‌ای]

بله.

بله و ...

نه به خاطر اینکه از سخنان میهمانم خوشم نیامده بلکه از اتلاف وقت مردم ناراحت شده‌ام.

در یکی از برنامه‌های «دیروز امروز فردا» احساس شد میهمان برنامه از ادبیات مبتذل استفاده می‌کند که مطبوعات و رسانه‌ها هم نسبت به این موضوع واکنش نشان دادند، با این تفسیر رسانه‌ها موافقید؟

قبول دارم که برنامه صدا و سیما قطعاً یک عده را راضی می‌کند و در مقابل عده‌ای را هم ناراضی می‌کند.

خیلی دشوار است که در یک برنامه زنده 120 دقیقه‌ای شما تمام جملات خود را حساب شده بگویید و در این جهت بیشترین فشار به نماینده صدا و سیما برای حفظ شرایط مطلوب وارد می‌‌شود.

در برخی از برنامه‌ها من به طور مستمر هنگام پخش آیتم‌ها تذکر می‌دادم که حدود رعایت شود و این مربوط به طیف خاصی هم نیست چرا که ادبیات بعضی، مخاطبین را فراری می‌دهد.

البته پیدا کردن فردی که همه را خوشحال کند هم محال است چرا که این اقتضای برنامه‌هاست.

برخورد مردم و واکنش آنها با شخص شما در خیابان چگونه است؟

ابتدای شروع برنامه نگران و مضطرب این ماجرا بودم اما به مرور برخورد محبت‌آمیز مردم از هر دو جریان مرا شوکه کرد.

حتی کسانی که به صدا و سیما انتقاد داشتند، وجود این برنامه را نعمتی فرض می‌کردند البته عده کمی هم نه در فضای اجتماعی بلکه در محیط سایبر به برنامه و شخص من حمله کردند.

حمله آنها به برنامه ناشی از به خطر افتادن حیات سیاسی بعضی از افراد مجهول الهویه بود چرا که آنان حیاتشان را در بی‌بصیرتی مردم می‌دیدند حتی کار آنها به فحاشی و تهدید فیزیکی هم رسید.

البته حجم بی‌نظیر تماس‌های مردم با روابط عمومی سازمان بی‌نظیر بود و این امر موجب تقویت اراده ما شد.

بیشترین فشار از نوع بالا دستی آن در کدام برنامه به شما وارد شد؟

حقیقتاً طی این مدت فشاری از بابت مسؤولان صدا و سیما بر من وارد نشد. این فشار بیشتر از جانب جریان‌های سیاسی بر من وارد می‌شد. من یک روز کامل را در مجلس سپری کردم تا با نظرات نمایندگان مجلس آشنا شوم.

فشار از طرف نخبگان سیاسی و رسانه‌های آنهاست نه از طرف مردم و مسؤولان سازمان؛ این قشر خواسته‌هایی دارند که متوقعند همگی در برنامه ما اجرا شود و این امر قطعاً محال است.

ممکن است مخاطب دچار ابهام شود، منظورتان از فشار تشکل‌های سیاسی و توقعات آنها چیست؟

احزاب و جریان‌های سیاسی قدرت محورند و رسانه یک مبلغ بسیار قوی قدرت است.

بسیاری از جریان‌های سیاسی از برنامه ما سهم می طلبند و با فشار می‌خواستند ما را به سمتی سوق دهند که خود می‌طلبند. مدتی دوستان به من پیشنهاد می‌کردند روزنامه و سایت نخوان اما مگر می‌شود خودمان را بایکوت کنیم.

اگر این امکان برایتان وجود دارد، لطفاً مصداقی‌تر سخن بگویید.

در یک روزنامه آن هم در یک روز هفت یادداشت و مقاله درباره برنامه و شخص من چاپ شده و اینها تأثیرگذار در کار ماست. تاکنون 4 جلد ضخیم از واکنش رسانه‌ها به برنامه ما جمع‌آوری شده است.

در وبلاگ شخصی خودتان از لذت وصف‌ناپذیر سردبیری برنامه رادیو جوان یاد کردید، مگر این برنامه چه ویژگی منحصر به فردی داشت.

من 4 تا 5 سال در رادیو سردبیر بودم. برنامه در رادیو تفاوت‌های بسیاری با کار تلویزیونی دارد، ‌کار رادیو جویباری و بلند مدت است به نحوی که مخاطب با شما رفیق می‌شود.

من در آن برنامه دوساله حدود یک میلیون مخاطب دائم داشتم که هر شب منتظر ما بودند و این همراهی و یکدلی یک لذت وصف‌ناپذیری به دور از حاشیه و هیجان را مهیا می‌ساخت و من این اثرگذاری را به هجمه سیل‌آسا برنامه تلویزیونی ترجیح می‌دهم.

اگر شما به جای مجری برنامه مناظره کاندیداهای ریاست جمهوری بودید، چگونه برخورد می‌کردید؟

آن مناظرات همان اجرا را می‌طلبید، حقیقتاً در روند مناظرات انتخاباتی کسی را نیاز داشت که در تقسیم وقت عدالت را رعایت کند.

اما انتقادهای فراوانی در رابطه با آن اجرا مطرح بود.

قواعد یک مناظره در آن برنامه نیز توسط کاندیداها رعایت نشد.

اگر شما در آن برنامه بودید آیا صحبت‌ آقای احمدی‌نژاد یا موسوی را قطع می‌کردید؟

من هیچ وقت این کار را قبول نمی‌کردم.

در برخی از برنامه‌‌های مناظره‌گونه شما در تقسیم وقت حرف و حدیث‌هایی بود؛ آیا در سری جدید قصد استفاده از کرنومتر را دارید؟

به هیچ وجه؛ جنس برنامه ما وقت محور نیست بلکه موضوع محور است. چه بسا کسی در 5 دقیقه 10 سؤال مطرح کند که نیاز به پاسخ طولانی دارد و عدالت در اینجا حکم به پاسخ به سؤالات را می‌دهد نه تقسیم زمان، به هر حال من هرگز وارد این بازی نخواهم شد و من بحث را تقسیم می‌کنم نه وقت را.

شیرین‌ترین و تلخ‌ترین خاطره‌تان در روند برگزاری این برنامه چه بود؟

این برنامه کلاً یک خاطره شیرین به حساب می‌آمد اما لذت برنامه «دیروز امروز فردا» که در آن سخن‌های جدیدی به میان آمد برای من زایدالوصف بود. حضور آقایان پناهیان، ده‌نمکی و قاسمی با حرف‌های متفاوت لذت عجیبی را برای من ایجاد کرد.

اگر یادتان باشد گفتم من مدتی تلویزیون را رها کردم چرا که احساس می‌کردم تلویزیون ظرفیت تمامی حرف‌ها را ندارد اما در روند برنامه‌های اخیرم حرف‌هایی زدم که در رادیو هم نزده بودم و این برایم شیرین و به یاد ماندنی بود.

و تلخ‌ترین آن؟

بعد از یکی از مناظرات من به نماز جمعه تهران رفته بودم که بعد از نماز چندنفر اطراف من را گرفتند و به شدت با من برخورد کردند که چرا شما از چارچوب نظام دفاع نمی‌کنید؛ و برای من بسیار تلخ بود که چطور مرا حامی انقلاب نمی‌دانند! در واقع آنها چندان متوجه ملاحظات اثرگذار کار رسانه نبودند.

در برنامه آقای سعید قاسمی اعلام کردید که 5 دقیقه بیشتر وقت ندارید لیکن با تشر ایشان نزدیک 30 دقیقه به ایشان وقت دادند، ماجرا از چه قرار بود؟

در تمامی برنامه‌‌ها ما از سقف برنامه تجاوز می‌کردیم اما سه تا از برنامه‌هایمان تا 30 دقیقه بامداد ادامه پیدا کرد. در برنامه آقای قاسمی هم تا 15 دقیقه بامداد به ما وقت داده بودند که بعد از حرف‌های آقای قاسمی بلافلاصله مدیر پخش پیام داد که بگذارید حرف‌های ایشان به پایان برسد و آن شب حدود 38 دقیقه از سقف برنامه تجاوز کردیم.

اگر فرد دیگری هم اینچنین سخن می‌گفت باز هم به او وقت اضافه می‌دادید.

اصلاً آن شب ما برنامه را حدود 11:5 و خیلی دیر شروع کردیم یعنی 20 دقیقه با تأخیر؛ البته حضور آقای قاسمی در تلویزیون برای ما هم مغتنم بود.

با این روند فکر کنم پس آقای حسن عباسی را هم تا چند روز دیگر دعوت کنید.

من ایشان را هم دعوت کرده بودم، چون مردم، دانشجویان و برخی از نخبگان دائماً خواستار حضور ایشان بودند به همین جهت با هماهنگی با آقای ضرغامی و میرباقری ما از ایشان هم دعوت کردیم. من نیز با ایشان تماس گرفته و به طور مفصل در رابطه با برنامه سخن گفتم، ‌البته ایشان هم نکات خود را داشتند، به هر‌حال با وجود تمامی شرایط با اصرار بنده ایشان راضی شدند در برنامه «دیروز امروز فردا» حضور پیدا کنند اما در نهایت استخاره ایشان بد آمد و با وجود ناراحتی خود نتیجه استخاره را به نظر خویش مقدم دانستند. البته ما این قول را از آقای عباسی گرفتیم که در آینده میزبان ایشان باشیم.

اتاق فکر شما را چه کسانی تشکیل می‌دهند؟

ما با طیف وسیعی مشورت رسمی و غیر رسمی داریم. اما اتاق فکر با حضور رئیس شبکه و گاهی با ریاست صدا و سیما با حضور اساتید برجسته برگزار می‌شود.

به نظرتان می‌توان منتظر مناظره‌ای با حضور آقایان کروبی و موسوی باشیم؟

این تصمیم از اختیارات من خارج است اما من به شخصه احساس می‌کنم مردم قبل از حضور آنها در تلویزیون خواستار امر دیگری هستند، این دو نفر باید در مراجع قانونی به سؤالات اساسی پاسخ بگویند تا مراحل دیگر هم متصور باشد.

برنامه‌ریزی شما برای آینده چگونه است و آیا قصد دارید از اصلاح‌طلبان برای حضور در برنامه دعوت مجدد به عمل آورید یا نه؟

اصلاح‌طلبان تنها یک جریان سیاسی هستند، این در حالی است که ما در کشور از مجلس شورای اسلامی تا دولت طیف‌های گسترده با نظرات متفاوتی را داریم در نتیجه ما به دنبال آن هستیم که برای همه آنها تریبونی ایجاد کنیم. در سری جدید، دیگر مسائل انتخاباتی پایه‌کار ما نخواهند بود بلکه ما مطالب متنوعی را مورد بحث قرار خواهیم داد.

منبع ما : http://rajanews.com/detail.asp?id=45416


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در جمعه 88/12/7 و ساعت 11:7 صبح | نظرات دیگران()
انتقاد شدید خاتمی از موسوی
 
 
نارضایتی تشکل های سابقه دار اصلاح طلب از عملکرد موسوی و کروبی چهره تازه ای به خود گرفته است.

در همین زمینه شنیده های خبرنگار جهان حاکی از آنستکه، در یکی از جلسات مجمع روحانیون مبارز که اخیرا برگزار شده و طی آن خاتمی با میرحسین دیداری داشته است ، خاتمی از اتمام حجت با موسوی خبر داده و گفته پیش بینی من اینستکه با این وضعیت تا دو ماه دیگر از اصلاحات چیزی باقی نمی ماند.

بنا بر این گزارش، خاتمی همچنین گفته که میرحسین فکر می کند این اتفاقات به خاطر اوست. من آن موقع اشتباهی کردم و گفتم "یا من یا میرحسین" و حالا این حرف افتاده سر زبان ها و باعث بروز ناراحتی شده است. موسوی دچار توهم شدید شده است.

این در حالی است که ، هر چند سید محمد خاتمی در ماه های ابتدایی پس از انتخابات، از جمله اشخاصی بود که با سخنرانی ها و مواضع خود به برخی جریانات افراطی دامن می زد اما در حال حاضر وی تلاش بسیاری برای بازگشت اصلاح طلبان به فضای سابق از خود نشان داده است

 نوشته شده توسط گروه خبری روز در پنج شنبه 88/12/6 و ساعت 9:12 عصر | نظرات دیگران()
جزییاتی کامل از دستگیری عبدالمالک ریگی
عبدالمالک ریگی که درصدد بود از نقطه‌ای به نقطه دیگر برای طراحی شرارت جدیدی عازم شود با تور امنیتی که از قبل پهن کرده بودیم دستگیر شد و اکنون در چنگ ملت ایران است.
جزئیات جدید از عملیات دستگیری ریگی
 
شرور مشهور شرق در راه رفتن از کراچی به دوبی که نهایتاً می‌خواست به اروپا برود توسط سربازان گمنام امام زمان (عج) دستگیر شد.

به گزارش جوان به نقل از یک منبع آگاه که نخواست نامش فاش شود عبدالمالک ریگی قرار بود از کراچی به دوبی برود و سپس راهی قرقیزستان شود تا با پشتیبانی آمریکا راهی اروپا شود. ریگی قبلاً از راه جبل‌الطارق به اروپا می رفت اما با توجه به لو رفتن این مسیر، او راه خود را تغییر داده بود.

عبدالمالک ریگی قرار بود با دستگاه اطلاعاتی امارات و برخی شیوخ این کشور که وهابی هستند جلسه‌ای داشته باشد. اینکه چرا با آنها جلسه داشته است از موارد زیر سؤال است. این مسأله با توجه به ارتباطات وسیع او با سیا، موساد و دستگاه‌های اطلاعاتی عربستان، امارات، انگلیس و پاکستان یک رویه معمول در چند سال گذشته برای او بود. آمریکا پس از اشغال افغانستان در سال 1996، جلسه‌ای با حضور اعضای خلق بلوچ در کویته پاکستان برگزار کرد و عبدالمالک ریگی آنجا از سوی آمریکایی‌ها برای انجام عملیات تروریستی شناسایی شد. توانایی بلوچ‌ها و آمریکایی‌ها برای کمک به یکدیگر در این جلسه بررسی شد و توافقاتی به دست آمد.

ریگی به دلیل جرائمی که در زاهدان انجام داده و همچنین عقده‌های شخصی به دلیل برخی رفتارهای غیراخلاقی با او به پاکستان گریخته بود و آنجا توسط آمریکایی‌ها و برخی دستگاه‌های اطلاعات سایر کشورها شناسایی شده بود تا عملیات تروریستی را علیه مردم مظلوم بلوچ انجام دهد. به این ترتیب جنایات او علیه مردم و مرزبانان آغاز شد. از همان زمان فعالیت سربازان گمنام امام زمان (عج) به دنبال دستگیری این فرد افتادند.

آغاز تلاش‌ها برای دستگیری ریگی

این منبع آگاه ادامه داد: پس از انفجار اتوبوس پاسداران انقلاب اسلامی در سراوان، رئیس جمهور (احمدی‌نژاد) هر امکاناتی را که موجود بود در اختیار سربازان گمنام امام زمان (عج) قرار داد تا موقعیت آن فراهم شود که ریگی را دستگیر کنند. پس از آن بود که دو سه بار تا دستگیری ریگی در خاک پاکستان پیش رفتند اما هلی‌کوپترهای آمریکایی آنها را از محاصره نجات دادند. یکبار هم که در حج می‌شد او را دستگیر کرد توسط دستگاه اطلاعاتی ارتش عربستان فراری داده شد.

ریگی کم کم به عامل آمریکا تبدیل شد تا آنجا که آدرس و نشانی‌های رهبران طالبان پاکستان را به آمریکا‌یی‌ها می‌داد. کشته شدن بیت‌الله محسود و برخی فرماندهان تحت امر او از طریق اطلاعات نقطه‌ای ریگی توسط آمریکایی‌ها انجام شد.

بعد از اینکه سردار شوشتری به شهادت رسید یک اراده ملی برای دستگیری زنده ریگی به وجود آمد. یک سری کار دیپلماتیک انجام گرفت و به موازات آن فعالیت‌های اطلاعاتی وارد فاز جدیدی شد. ارتباط ریگی با سرویس‌های اطلاعاتی سیا، موساد، انگلیس، عربستان،‌امارات و پاکستان نشست‌هایی داشته است. نشست‌های مختلف با خان محمد میرالاشاری برقرار و جنبش خلق بلوچ را احیا کرد. اولین سفر ریگی به یک کشور خارجی به انگلیس بود. ضمن اینکه برای رفتن به برخی کشورها محدودیت داشت چرا که آمریکایی‌ها می‌ترسیدند او دستگیر شود.

بالاخره ریگی در حالی که از کراچی به دوبی می‌رفت در آسمان ایران، رهگیری و در فرودگاه نزدیک بندرعباس هواپیمای حامل او، فرونشانده و دستگیر شد.

دست بلند ایران در عملیات اطلاعاتی

به گزارش جوان دستگیری ریگی از این نظر که دستگاه اطلاعاتی،‌او را در پایگاه‌های آمریکایی رهگیری می‌کرد و در یک لحظه مناسب او را دستگیر کرده، نشان ازاقتدار جمهوری اسلامی در عرصه فرامرزی است. این مسأله در چارچوب سیاست دست بلند اطلاعاتی که رئیس‌جمهور گفته بود قابل ارزیابی است.

دستگیری یک شرور و آدمکش که از محیط خارجی توسط سربازان گمنام امام زمان (عج) دستگیر شده از این نظر مهم است که یک رفتار مسؤولانه در برابر ملت خودمان و جامعه بین‌المللی انجام شده و در منظر واقعی مبارزه با تروریسم صورت گرفته است در حالی که آمریکا برای دستگیری بن لادن یک کشور را اشغال کرده و انسان‌های زیادی را به کشتن داده تا آنجا که به مجلس عروسی و از این قبیل رحم نکرده است اما موفق نشده‌اند. آمریکایی‌ها با دستگیری برخی عناصر در افغانستان و پاکستان آنها را پس از بازداشت به مزدور خودشان تبدیل می‌کنند.

ریگی یکی از کسانی است که پس از اشغال افغانستان توسط آمریکا به کار گرفته شد و جدیداً قصد داشت به کمک القاعده گروه‌هایی را در آسیای میانه سازماندهی کند. آمریکا با استفاده از این امر تلاش می‌کند موازنه اطلاعاتی را به نفع خود تغییر دهد. این مسأله می‌تواند امنیت در منطقه جنوب فدراسیون روسیه وشمال غرب چین را متشنج کند.

دستگیری ریگی با توجه به اهمیت کار اطلاعاتی آن را می‌توان مرصاد (2) نامید. چرا که همه دستگاه‌های اطلاعاتی رو دست خوردند و دست‌های خود را به عنوان تسلیم و سکوت بالا بردند چرا که غافلگیر شدند.

با توجه به اینکه عملیات مذکور در نوع خود در جهان بی نظیر بوده است.
 
 

 

 

منبع ما :‏http://parcham.ir


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در پنج شنبه 88/12/6 و ساعت 9:9 عصر | نظرات دیگران()
<   <<   146   147   148   149   150   >>   >
 لیست کل یادداشت های این وبلاگ
کانال تلگرامی اخبار ( یارانه و اخبار جدید )
یارانه مهر واریز شد/ایرانیها 280هزار میلیارد تومان یارانه گرفتند
بازگشایی پایگاه اطلاعاتی آمار طی یک هفته آینده
اطلاعیه شماره 7 ستاد هدفمندی یارانه ها منتشر شد
پرداخت 40 هزارو 500 تومان یارانه اسفند ماه
عناوینی از سایت دولت
نتایج هفته اول اجرای قانون هدفمندی یارانهها
تصویب نرخهای جدید حمل و نقل
قیمت مصوب انواع نان
قیمت پله های 7 گانه مصارف برق
میزان سهمیه و قیمتهای جدید بنزین و گازوئیل و گاز خودرو
تعرفه های جدید گاز
فروشگاه اینترنتی شما
آغاز به کار سامانه جمع آوری اطلاعات اقتصادی خانوار از اول آذر ما
دفاع از قرآن
[همه عناوین(3262)][عناوین آرشیوشده]

بالا

طراح قالب: رضا امین زاده** پارسی بلاگ پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ

بالا